شب یلدا و اتلیه
شب یلدا بود و چون وسط هفته بود نه جایی رفتیم و نه دل اینو داشتم که توی خونه بچینم. اما وقتی دختر توی خونه باشه دیگه این حرفا نیست.🤭😂
روژان خانم زنگ زدن به باباییه همیشه در صحنه که "بابایی میشه یکم خرمالو و انار بگیری و هندوانه!!!!
اخه شب قبلش از تهران اومده بودیم و خسته بودیم چون در مسیر برگشت همه نیاسر خونه باغ عمه مهران بودند.ما هم اونجا رفتیم و به نوعی شب یلدا رو یه شب قبلش دورهم برگذار کردیم.
با این حال بلند شدم و به خاطر اینکه دیدم اشتیاق داری رفتم تا کمی بساط شب یلدا رو جور کنم . اخه بابایی ساعت 7 به بعد میومد و دیگه دیر میشد اگر میخواست بره خرید کنه.
رفتم شیرینی و هندوانه و خرمالو و پفک و ... گرفتم.البته بعدا دیدم بابایی هم بنده خدا زودتر اومده بود و مقداری چیزی خریده بود.
خلاصه کلی خوشحال شدی و البته با کمک هم چیدمان کردیم.
لباس مخصوص شب یلدایی که داده بودم بدوزن کمی گشاد بود و نمیتونستی بپوشی و دادم که برات درست کنند.حیف.
اینم چندتا از عکسای نیاسر و شب یلدا
اینجا قشنگ خسته ی راهه بچه ام و پریشون 🤒
و حالا رفت لباساشو عوض کرد و مرتب😊
کلا با داداش امینش کلی شیطنت میکنه و عمو حسین هم که موهاشو از پشت میکشه😂
مثلا عموم میخواسته یه عکس خانوادگی بگیره🙄
دیگه میریم داشته باشیم شب یلدا در خانه و به درخواست روژان خانم😁
تزئین هندوانه به سبک روژان
دیگر نگران هندوانه شب یلدای خود نباشید....
انرا به روژان خانم بسپارید😍
اینها هم عکس های آتلیه برای شب یلدا و کریسمس از روژان جوووون خودم
یعنی فوق العاااااااااااااااااااااااااده ایی عزیز دلم