روژانروژان، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

نگاره روژان

18ماهگي و عكس هاي عيد 93

1393/1/20 9:21
نویسنده : پريسا
798 بازدید
اشتراک گذاری

از سفره عيد سال93 شروع ميكنيم تا به 13 بدرو بعدش ميپردازيم.

روژان عزيزم كلا وقتي دوربين ميبينه نميشه ازش عكس و فيلم گرفت. اينه كه عكسا ها با مشقت زياد گرفته شده يا اصلا روژان متوجه نشده.

اينجا پارك جلوي خونه بابائيه.

اينجا هم خونه آقاجون خودمه كه روژان عزيزم با آريا و يكتا و علي عكس گرفته.

سوم فروردين عقد سمانه دختر عمه خودم بود كه روژان با سفره عقد عكس گرفته.

اينجا حياط خونه بابائيه كه براي اولين باره داري آب بازي ميكني. چه كيفي ميكردي ذوق كرده بودي حسابييي. ديگه نميشد بردت تو اتاق.آخرش با گريه بردمت لباساتو عوض كردم جيگر مادر.

يكشنبه 10 فروردين بود كه با خانواده مامانم اينا قرار شد بريم دره پريان(دره بيده) در كاشان. خيلي عكس گرفتيم و همين طور فيلم. خلاصه اين كه بعضي از عكساشو اينجا گذاشتم. تازه با ابوالفضل سر توپ دعواتون بود البته تو با سياست ميخواستي (با نازي كردن و بوسيدن) ازش توپو بگيري اما خب اون پسره و قلدر ازت ميگرفتو پا به فرار.

اينا هم عكساي 13 بدر كه ما رفته بوديم نشلج خونه دائي سعيد.خيلي باحال بود.خلوت بود و خودمون بوديم فقط.بعدازظهرش رفتيم بيرون توي دشت .هوا باروني بود و دلپذير. بابا مجتبي آتيش روشن كرد و ما هم هي پشت سر هم عكس ميگرفتيمو ميخنديديم. بعدش رفتيم براي آرزوهاي سبزو خوبمون سبزه گره زديم.

 

اينجا هم حوض خونه ي خونه دائي سعيد هست.

قربون اون اخماي قشنگت بشم من.

14 فروردين بابامجتبي يه تفنگ بادي گرفته بود رفتيم صحرا كه تفريح كنيم. اينا عكساي صحراست.

اينجا جلوي اتاقك صحراست كه ميخواستي ميوه هاي اين درخت رو بندازي تو حوض. و به چه دقتي اين كار رو ميكردي.

اينجا هم از همون درخت بالا رفتي(البته بابائي ابوالفضل گذاشتت بالا) و من عكس گرفتم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)