تولدت مبارررررك عزيزم(تولد يك سالگي)

دختر خوب و عزيزم. امروز تولدته. من خيلي خوشحالم.يك سال گذشت با تمام پستي بلندي هاش. باتمام خاطراتش. با تمام شيطنت ها و بازيگوشيهات. من لذت بردم از وجودت دخترم. تو تمام هستي ام شدي. دقيقا يك سال پيش 26 مهر ساعت 10 و 2 دقيقه صبح به اين دنياي پرهياهو اومدي تا منو دلگرم كني. واقعا وقتي به ياد اون لحظه اي كه به دنيا اومدي مي افتم خيلي خيلي شاد ميشم اون موقع كه گريه كردي.اونقدر صدات بلند بود كه هنوز تو گوشم نجوا ميكنه. ميدوني چه شكلي بودي. سفيد سفيد مثل برف با يه صورت كاملا گرد و موهائي مشكي و تقريبا بلند كه وسط صورتت يه گردي كوچك قرمزي رنگ بود. اون لباي قشنگت بود. بابات هم يه لباس سبز پوسيده بود اومد بالا سرم و خانم پرستار تو رو اورد پيش من. كاش يه عكس سه تائي تو اتاق عمل يادگاري ميگرفتيم. خاطره اش تو ذهنم ثبت شده.

دوست داشتم يه تولد باشكوه برات بگيرم. اما خوب نشد زودتر بريم خونه جديدمون تا برات تولد بگيرم. سال ديگه اگه خدا عمري بده حتما از خجالتت درميام عزيزم.

دوستت دارم عزيزم .خيلي زياد خيلي خيلي زياد.

تولدت مبارك

انشاءاله 120 سال با موفقيت و سربلندي زندگي كني و شاد و خوشحال باشي دلبرم.

عاشقتم خوشگلم