روز زن و مادر
روز زن و مادر امسال توی مدرسه حال و هوای دیگه ایی داشت.
خب بالاخره بزرگتر شده بودی و خب برات مهم تر بود این قضیه.
اومدی گفتی شنبه باید حتما بیای مدرسه مون مدیرمون کاریت داره. منم مثلا بی خبر شنبه صبح ساعت 9اومدم مدرسه تون .
وقتی دیدی اومدم کلی خوشحال شدی و پریدی بغلم.بعد دیگه کم کم مامانای دیگه هم اومدن و مراسم شروع شد.اولش شماها توی کلاس بودین.اخر مراسم همه اومدین و با خوندن دوتا شعر برای ماماناتون ، یه گلدون گل به همراه یه نقاشی هدیه روز مادر بهمون دادین.
ممنونم عزیز دلم.قطعا تو بهترین هدیه خداوند در طول زندگیم هستی و من به وجودت افتخار میکنم.
این هم کادویی من که برام خریدی عششششششششششششششششششششششششقم
با مامانی رفته بودی بیرون و کلی اصرار کردی که باید برا مامانم کادو بخرم
مرسی عزیزم
اینم وقتی اسم مامان پریسا رو یاد گرفت گفت میخوام بچه های کلاس رو شیرینی بدم
خلاصه هیچی رفته پای تابلو و اسم مامانشو توی گل کشیده
الهی قربون اون خنده هات بشم دختر شیطون و با محبت خودم