از مهر تا بهمن 94

عزيز دلم ببخشيد يه چند وقتي بود سرم شلوغ امتحانا و ... بود نرسيدم بيام برات مطلب جديد بذارم.

فقط اينو ميدونم و اينو بدون كه عاشقتم و خيلي خيلي دوستت دارم و زندگيم هستي.

عشقم توي اين مدت كاراي زيادي كردي و شيطنت هاي بسيييييييياااااااااااااااااااااااااار و خب گهگاهي هم عكس به رسم قبل اين عكسارو ميذارم تا لذتشو ببري.

عكساي شب يلدا

روژان و گيتارش

روژان و ژست بسيار زيبا و نازش

روژان و شلوار مامانش

روژان و ابوالفضل در اتاق ابوالفضل

چادر نمازشوووووو

عشقولانه هاي اين دو

گل آفتابگردون آبي من

شاد و خوشحال و در حال قر دادن

شيطون كوچولوي من ، با هم رفتيم يه پياده روي باحال. كلي با هم دويديم و بعد كه خسته شديم گفتي بستني ميخواي.رفتيم بستني فروشي و بستني قيفي سفارش دادي و اصلا نميذاشتي من بهت بدم. خودت گرفتي دستت و شروع كردي به خوردن. چه با علاقه ميخوردي و چه كيفي ميكردي.

بعد از اونجا باز رفتيم پياده روي و ميگفتي ازم عكس بگير. چه ژستايي اوووف. قربونت برم كه خيلي شيطون و بامزه ايي.

ببخشيد اين عكسا كم كيفيته . چون سريع ژست هاتو عوض ميكردي و ميگفتي عكس بگير.تازه بعدشم ميومدي ميگفتي ببينم

اينم از ني ني علي آقا كه اسمش امير محمد هست. چه ذوقي كرده بودي كه ني ني ميديدي. ميگفتي بذاريدش روي پاهام. بهم ميگفتي مامان منم ني ني ميخوام.

اينجا هم شبي بود كه تا سه شب بيدار بودي و اصلا نميخوابيدي

راستي بخش نقاشي هاتو مجدد نگاه كن.